خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام برای سوار شدن به هواپیما بود. باید ساعات زیادی رو برای سوار شدن به هواپیما سپری می کرد و تا پرواز هواپیما مدت زیادی مونده بود، پس تصمیم گرفت یه کتاب بخره و با مطالعه این مدت رو بگذرونه. اون همین طور یه پاکت شیرینی خرید .


اون خانم نشست رو یه صندلی راحتی در قسمتی که مخصوص افراد مهم بود تا هم با خیال راحت استراحت کنه و هم کتابشو بخونه کنار دستش. اون جایی که پاکت شیرینی اش بود .یه آقایی نشست روی صندلی کنارش و شروع کرد به خوندن مجله ای که با خودش آورده بود.

 

وقتی خانومه اولین شیرینی رو از تو پاکت برداشت، آقاهه هم یه دونه ورداشت.

 

 

 

ادامه مطلب

داستان کوزه ...

خوردنی‌هایی که مغزتان را مثل یک کامپیوتر به کار می اندازد

داستان رفتار ما

داستان زیبا

3 گام مشترک برای این که مسیر زندگی درست را انتخاب کنیم

داستانهای کوتاه روانشناسی

داستان آموزنده “پند سقراط”

  ,یه ,رو ,شیرینی ,پاکت ,هواپیما ,به هواپیما ,سوار شدن ,شدن به ,پاکت شیرینی ,برای سوار

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Online news نيازمنديها - آگهي رايگان بهار که بیاید ... عربی آشپزباشی كتابفــــــروشی فـــــــــــردوسی عصر ظهور دانلود برای شما استهبان در یک نگاه instnor